معرفي كتاب : رساله هفت ركن دين در عبادات اهل يقين رساله اي در آداب و عقايد شيعيان اسماعيلي

رساله 

 هفت ركن دين در عبادات اهل يقين 

رساله ای در عقاید و آداب عبادی

مسلمانان شیعه اسماعیلی 

 

 

نام کتاب: رساله هفت رکن دین در عبادات اهل یقین، رساله ای در عقاید و آداب عبادی مسلمانان شیعه اسماعیلی 

پدیده آورند: دکتر امیر حسین شاه خلیلی 

موضوع: فقه اسماعیلی-قرن 14 

تعداد صفحات: 136 

تاریخ نشر: 6 /11/ 86 

نوبت چاپ: اول- پاییز 1386 

ناشر: سازمان چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی « نشر چشم انداز »

 

آگاهی یافتن در خصوص دین، واجب و هر مسلمانی موظف است از راه پژوهش یا از

طریق عالمان راستگو و مومن از دین و اعتقادت خویش آگاهی کامل پیدا کند. آموختن

و فر گرفتن مسائل دینی از اولویت های زندگی است و این وظیفه مهم تحت هیچ

شرایطی از هیچ انسان بالغ و عاقلی ساقط نمی شود. اعتقادات و اعمال عبادی که بر

اساس آگاهی نباشد، نمی تواند مایه ی نجات، رستگاری و سعادت دو جهان شود. کتاب

هفت رکن دین در عبادت اهل یقین عنوان رساله ای است که دکتر امیر حسین شاه

خلیلی آن را در ارتباط با عقاید و آداب عبادی مسلمانان شیعه اسماعیلی تهیه نموده

است. در واقع این کتاب رساله ای است موجز در باب آداب عبادی و فرایض دینی

مسلمانان شیعه اسماعیلی تا بتواند پاسخگویی مسائل دینی آنها باشد. منبع اصلی

احادیث و روایات این رساله، کتاب « دعائم الاسلام » تالیف فقیه و متکلم بزرگ قاضی

نعمان است که وی این کتاب را زیر نظر مستقیم امام مسلمانان شیعه اسماعیلی نوشته

است. در واقع رساله هفت رکن به گفته مولف آن، خلاصه ای از کتاب دعائم الاسلام، با

این تفاوت که به روز شده است و مسائلی که قاضی نعمان هزار سال پیش در کتاب

خود آورده و در جهان کنونی موضوعیتی ندارد، از آن حذف شده است. این در حالی

است که دکتر شاه خلیلی وجود کتاب دعائم الاسلام را در منازل تمام شیعیان لازم می

داند. 

برای دانلود متن کامل کتاب هفت رکن به صورت پی دی اف اینجا کلیک نمایید 

عید سعید فطر مبارکباد

روزه عبادت طریقت و عبادت اهل ایمان

 

روزه عبادت طریقت

و

عبادت اهل ایمان

 

خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام
بر اولیا و احبای شهریار انام
                                                " نزاری قهستانی "

" چه بسیار روزه دارى که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره اى نبرد و بسیار شب زنده دارى که از شب زنده داریش بهره اى غیر از بیدارى و رنج ندارد، چه خوب است خواب عارفان زیرک و افطارشان. "

                                                                                                                                   " نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵ " 

حکیم ناصر خسرو در کتاب وجه دین می فرماید: « کسانی که بی بصیرت و بی دانش دین پذیرفته اند، آن دین بر ایشان بدعت باشد و چون دانش را بیاموزند و به علم کار کنند از دوزخ رسته و به بهشت رسیده باشند هم بدین جهان اندر حدّ قوت و هم در آن جهان اندر حدّ فعل »
در انجام اعمال عبادی، اصل این است که این اعمال از روی صدق و اخلاص انجام گیرند، و نه از روی ریا و یا به منظور تظاهر یا از روی عادت. اعمال ریایی در شخص ریا کار نتیجه ای عکس ایجاد می کند و او را از مسیر انسانی و صراط مستقیم خارج کرده به موجودی ظاهرا انسان و باطنا مسخ شده تبدیل می کند. چنین انسانی از مقام انسانی خود سقوط نموده، مبدل به شیئی در میان اشیاء این جهان می شود. اعمال عبادی باید بر اساس اعتقاداتی مبتنی بر معرفت و آگاهی انجام گیرند. معرفت و آگاهی شکل دهنده نحوه زندگی انسان و تعیین کننده سمت و سوی او در جهت تکامل معنوی و بُعد تعالی وجود است.

هر چه معرفت و آگاهی انسان به حقیقت و معنای اعمال عبادی بیش تر شود، توجه و علاقه او به انجام این اعمال زیادتر میشود، به گونه ای که در نزد کسانی که به مرحله ایمان یقینی رسیده و اهل یقین هستند، هیچ چیز مطلوب تر و بهتر از عبادت نیست. عبادت برای آنها شوق دیدار یار و سعادت بار یافتن به حضور معبود و مطلوب است.

بنابراین بر خلاف آن چه که بعضی از گمراهان و بدعت گذاران پنداشته اند، معرفت و آگاهی به حقیقت و معنا و باطن اعمال عبادی نه تنها انسان را از انجام آنها معاف نمی سازد، بلکه شوق او را در انجام و اجرای این اعمال بیش تر و شدیدتر می سازد. اینکه نا آگاهان از روی بی خردی و کج فهمی گمان برده اند که باطن ضد ظاهر و ظاهر ضد باطن است و کسی که درک باطن کرد ملزم به رعایت ظاهر نیست، فریب و دروغی بیش نیست. ابوحاتم رازی متفکر بزرگ مسلمانان شیعه اسماعیلی می گوید: « هنگامی که عمل و مراسم ظاهری دین در میان نباشد، تاویل و باطن دعوت حقیقی هم در میان نخواهد بود، زیرا دعوت بر شریعت استوار میشود و تاویل اقتضای تنزیل و باطن اقتضای ظاهر و معنی اقتضای مصداق را دارد و اگر ظاهری نباشد باطنی و دعوتی و شریعتی نخواهد بود. پس مخلوقات رها و بیهوده و نادان خواهند شد، زیرا علم آمیخته با عمل است و عمل نزد حکما ریشه حکمت است. »

چنین افرادی بدعت گذاران در دین هستند که از صراط مستقیم الهی منحرف شده، نه تنها خود گمراه و زیانکار شده اند، بلکه برداشت های غلط و نا آگاهانه ای را در میان نا آشنایان با اصول اعتقادات مسلمانان شیعه اسماعیلی پدید آورده اند.

آن چه در این مذهب بر آن تاکید شده، این است که اعتقادات و اعمال عبادی باید بر اساس معرفت و آگاهی و شناخت باشد. انسان مسلمان ملزم به کسب شناخت و آگاهی در مورد اعمال عبادی و اعتقادات خود است زیرا اعتقادات شکل دهنده هستی او و سازنده هویت او هستند. ولی چنین آگاهی و شناختی به هیج وجه بار تکلیف و لزوم انجام اعمال را از انسان ساقط نمی گرداند، بلکه موجب انجام هر چه بیشتر و دقیق تر اعمال عبادی می شود.

قاضی نعمان در کتاب شریف دعائم السلام می گوید: « خدای عز و جل در کتابش فرایضی را بر ما واجب دانسته است. پس آیا کسی حق دارد که فریضه ای را که خداوند بر آن تاکید کرده است، از کتاب خدا ساقط کند؟ و آیا کسی می تواند یکی از فرایض را ترک کند بدین دلیل که بر فرایض دیگر تاکید و سفارش شده است؟ چنین چیزی را هیچ دانا و نادانی نمی گوید؛ و ما نشنیده ایم که هیچ یک از مردم چنان پنداشته باشند یا بدان اشارتی رفته باشد.»

پس روزه عبادت مومنان است؛ یعنی کسانی که ایمان در تمام وجود آنها رخنه کرده است و نفس آنها مسلمان شده است. چنین اشخاصی باید روزه بگیرند و هر سال حداقل یک ماه در این آزمایش بزرگ شرکت کنند تا بتوانند از قید و بند الزامات و بایدهای این جهانی خود را رها سازند. آن کس که در گرمای شدید تابستان بیش از هیجده ساعت با اراده و خواست خود از خوردن و آشامیدن خوداری می کند و شهوت خود را کنترل می نماید و حتی به همسر حلال خود نزدیک نمی شود تا امر الهی را اطلاعت نماید و رضای او را بجوید، جبر و الزامات جسمانی خود را می شکند و حتی به طبیعی ترین نیازهای جسمانی خود نه می گوید و نمی گذارد بندی و برده آنها باشد، چنین موجودی انسان و به درک مقام انسانی نایل گشته است.
تلاش و کوشش بسیاری از انسان ها، در این جهان، تنها در جهت خور و خواب و خشم و شهوت « شهوت جنسی، شهوت پول، شهوت مقام و غیره » است. آنها اسیرند. اسیر نفس امّاره و زندگی خود را در راه ارضای این نیازها و پاسخ گویی به تمنّیات نفس اماره هدر می دهند. آنها بنده و برده جبر درونی خود هستندو آنها از مقام انسانی فرو افتاده اند و در چاه اسفل و سافلین گرفتارند. آنها دیگر انسان نیستنند، بلکه شیئی در میان اشیاء این جهانند.

خداوند منان به واسطه رحمت واسعه اش بر انسان منت نهاد و انوار هدایتش، راه آزاد گشتن از این جبر درون را- که مهم ترین عامل بندگی و اسارت انسان و بزرگترین حجاب در راه رسیدن به سعادت و رستگاری و تکامل معنوی است- به انسان نشان داد. روزه آزمایشی بزرگ در جهت رهایی و آزادی از قید و بندهای درونی است. کسی که روزه می گیرد بر نفس خود حاکم می شود و جسم خود را تحت کنترل فرمان خویش در می آورد، دست و زبان و گوش و چشم و تمام جوارح خود را حفظ می نماید و خشم و شهوت و آز و طمع و نفرت و کینه و دشمنی و بد خواهی و دروغ و ریا و کبر و خودخواهی و خود بینی و منیت را از خود دور می سازد.

روزه عبادت طریقت و عبادات اهل ایمان. آن کس که تن به روزه داری می دهد و از بامداد تا شامگاه روزه داری می کند، باید دل به روزه گرفتن دهد و از ابتدا تا انتهای زندگی خود روزه داری کند. باید عمر خود را یک روز سازد و آن روز را روزه بدارد و به دیدار یگانه بی همتا روزه گشاید.

 

" گزیده ای از کتاب هفت رکن دین در عبادات اهل یقین، رساله ای در عقاید و آداب عبادی مسلمانان شیعه اسماعیلی، دکتر امیر حسین شاه خلیلی، "

انسان اسیر عادت و روزه عامل شکستن عادت ها- دکتر شاه خلیلی

 

انسان اسیر عادت و

 

روزه

 

عامل شکستن عادت ها

 

بر گرفته از  سخنرانی های دکتر امیر حسین شاه خلیلی، چاپ شده در کتاب « معنویت و عرفان و انسان عصر حاضر، جلد سوم، بنیاد مولانا، چاپ اول: 1396 ، صفحات 253-259 »

 

عادت امری است که در زندگی انسان ها اثر گذاری گسترده ای به همراه دارد. بسیاری از امور، رفتارها و عملکردهای افراد از روی عادت انجام می شود. این امر به ظاهر موضوع چندان مهمی به نظر نمی رسد، اما در عمل مشاهده می شود که اگر در موقعیت و شرایطی ویژه، رفتاری که از روی عادت انجام شده به اجرا در نیاید، شخص به نوعی حالتی توام با ناخشنودی و دشواری از آن بابت احساس می کند. 

اغلب رفتارها شامل خوردن، آشامیدن، تفریح، کار و فعالیت های ساده روزمره از روی عادت انجام می شود. عادت نیز بر اثر تکرار شدن ایجاد گشته و به نوعی بر ذهن، فکر، رفتار و عملکرد آدمی حاکم می شود. عادت مانند تیغ دو لبه عمل کرده که هم می تواند جنبه ی مثبت و سازنده و هم مشکل آفرین و آسیب زا داشته باشد. البته عادت های خوب که دارای سازندگی و تحول آفرینی هستند انسان را به رشد و شکوفایی می رسانند. این گونه عادت ها مانند عادت به مطالعه، انس با قرآن و مثنوی که به عنوان نمونه از عادت های خوب و سازنده به شمار می روند.
اما عادت های دیگری هستند که مشکل آفرین بوده و پیامدهای آسیب زایی را به همراه دارند. عادت های مانند خوردن بیش از حد نیاز، کشیدن سیگار، خوردن مشروب، تفریح و سرگرمی های بیهوده ای که عامل اتلاف وقت و عمر انسان هستند و مواردی از این قبیل شامل آن می شوند.
البته این گونه عادت ها به این سادگی نیست که شخص از آنها آگاه باشد و هر زمان که بخواهد و اراده کند آنها را ترک کرده و به زندگی سالم باز گردد. در واقع ماهیت عادت به نحوی است که هر قدر مشکل آفرینی داشته باشد، شخص را اسیر خود کرده و نیروهای فکری، ذهنی، مادی و وجودی انسان را به مصرف می رساند. چنین امری مانع از رشد و تحول وجودی و انسانی خواهد شد.
بسیاری از رفتارهای انسان چنان چه به درستی دقت شود، تحت تاثیر عادت انجام می گیرد. رفتارهایی مانند نوشیدن چای و قهوه، غذا خوردن، معاشرت ناسالم، اتلاف وقت در اموری بازی گونه و بیهوده تحت تاثیر عادت است.
شخصی تعریف می کرد که دوستانی داشته و در دور هم جمع شدن ها، به ورق بازی و خوردن مشروب مشغول می شدند. به دلیل اختلاف هایی که با آن دوستان پیدا می کند، دیگر در جمع آنها شرکت نمی کند. پس از مدتی در می یابد که گرایش او نسبت به بازی ورق و خوردن مشروب که تحت تاثیر عادت آن جمع بوده به تدریج در او ضعیف و در نهایت از میان می رود.
انسانی که قصد رشد و تحول دارد، لازم است که بتواند عادت ها را شناسایی کرده و خود را از اسارت این گونه عادت ها خارج نماید. نهرو نخست وزیر دهه های گذشته هند عادت به کشیدن سیگار داشته، اطرافیان مشاهده می کنند که او دیگر سیگار نمی کشد. از او علت ترک سیگار را می پرسند. وی خاطرنشان می کند که دیگر در شان و شخصیت خود نمی دیده و چنین امری را نمی پسندیده که اسیر این عادت باشد.
مولوی نیز در کتاب مثنوی به کناسی اشاره می کند که وارد بازار عطر فروش ها می شود. کناش ها افرادی بودند که چاه فاضلاب خانه ها را تخلیه و سپس آن را برای مصرف به عنوان کود به باغ و مزارع حمل می کردند. کناس به محض وارد شدن به بازار عطر فروش ها بیهوش شده، هشیاری اش را از دست داده و غش می کند.
افرادی که در آنجا حاضر بودند هر کاری می کنند نمی توانند او را به هوش بیاورند. در نهایت فردی می آید که او را می شناخته و ادعا می کند که شیوه به هوش آوردن او را می داند. او مقداری فضولات و مدفوع آورده و جلو بینی اش می گیرد و کناس با بوییدن آن به هوش می آید.
کناسی که با بوی تند و آزار دهنده ی مدفوع و فضولات عادت و توان احساس بوی خوش و دل انگیز را نداشته، از این را بیهوش شده و از حال می رود. البته مولانا این حکایت را به عنوان استعاره می آورد. همه ی انسان ها در طول زندگی شان مانند کناس عمل می نمایند. انسان ها اغلب دچار عادت هایی مضر و آسیب زننده می شوند. این امر به حدی اثر گذار است که بازگشتن به زندگی سالم و سازنده برای شان مشکل آفرین می گردد. مولوی در ادامه خاطرنشان می کند.
ما به لهو و لعب فربه گشته ایم
در واقع اموری که بیهوده هستند و پیامدهای سازنده ای در زندگی انسان ندارند. هم چنین اموری که فقط جنبه بازی و وقت گذرانی دارند، عمر انسان را هدر داده و نهایت رکود، ایستایی، کم رشدی و تحول نیافتن را به همراه خواهد داشت.
نکته ی قابل توجه روزه در همین امر است که روزه عادت شکنی دارد. آن هایی که تجربه روزه گرفتن را دارند، چنین امری را تجربه کرده اند که حتی خود روزه گرفتن نیز در مواردی مثل یک عادت می شود. بدین صورت که با شروع ماه رمضان افراد به نوعی حالت ناخشنودی برای شان ایجاد می گردد، زیرا روزه و ماه رمضان بعضی از عادت ها را بر هم می زند. در پایان نیز آن هایی که روزه دارند نیز چنین ناخشنودی را تجربه می کنند که دوباره به حالت سابق باز می گردند. در حالی که یکی از خاصیت های روزه همین عادت شکنی هایش است.
روزه اغلب عادت های انسان را می شکند. روزه خواب انسان را از حالت متداول خارج می کند. شب هنگام برای سحر بیدار شدن، شب های احیا را بیدار ماندن، عادت غذا خوردن نیز تغییر کرده و وعده های غذایی متفاوت می شوند. البته عادت هایی معمول و متعارف نیز مانند خوردن و آشامیدن نیز تغییر می کند.
فرد روزه دار چنان چه به این گونه تغیبر و تحولات در عادت های موجود توجه نماید، به خوبی قادر خواهد بود تا از آن در زمینه های مورد نیاز بهره برداری کند. شخصی تعریف می کرد که حدود 12 سال مبتلا به عادت سیگار کشیدن بوده. در واقع بدن نیازی به دود ندارد ، اما خو گیری و عادت می تواند شرایطی ایجاد کند که مصرف دود نیاز مبرم و ضروری شود.
او در طول ماه رمضان با روزه گرفتن متوجه می شود که تعداد سیگارهایی که پس از افطار می کشیده به دو عدد کاهش یافته. در حالی که در طول روز حدود یک بسته یعنی بیست عدد سیگار می کشیده. او از چنین فرصتی استفاده کرده و در همان ماه رمضان عادت کشیدن سیگار را ترک  و در حال حاضر حدود 26 سال است که سیگار را ترک کرده.
در مجموع فردی که قصد رشد و تحول دارد و به آن چه هست راضی نبوده و خواهان شکوفایی انسانی و معنوی است، بهتراست  به این نکته ی ظریف توجه داشته باشد که چگونه عادت های ناسالم بر آدمی حاکم و توانایی های بالقوه اش را در مسیرهایی ناسالم مورد استفاده قرا می دهند. از این رو شناخت عادت های ناسالم و یافتن رویکردهایی جهت رفع این گونه عادت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در واقع روزه با توجه به ماهیت عادت شکنی اش در این راستا می تواند از سازندگی لازم برخوردار باشد. افرادی که تجربه ی روزه را نداشته و توان انجام آن را ندارند نیز می توانند از سایر روش های مفید با توجه به شرایط شان استفاده کنند. زیرا انسانی که اسیر عادت های ناسالم شود، از انسان بودن خارج و حالت شئی یافته و زمان و مکان بر او غلبه می یابد. این امر به تدریج باعث می شود تا روند تعالی و تحول وجودی، انسانی و معنوی کند و یا متوقف شود.
 

قصیده عید نوروز مبارکباد، اثر طبع حسین بن یعقوب شاه صوفی، شاعر اسماعیلی قرن ۱۲ هجری

 

 

 

ادامه نوشته

باطن عید قربان، ذبح نفس است / تسلیم عاقلانه و عاشقانه ابراهیم " ع "

 

به مناسبت عید سعید قربان :

 

باطن عید قربان، ذبح نفس است/

تسلیم عاقلانه و عاشقانه ابراهیم(ع)

 

 دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی: 

 

مناسک دینی در اسلام اگر چه متشکل از بایدها و نبایدهایی است و صورت ظاهری خاص خود را دارد اما دارای باطنی است که تدبر در مورد آن حقیقت هایی را برای انسان مومن مکشوف می کند.

 

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: مناسک دینی در اسلام اگر چه متشکل از بایدها و نبایدهایی است و صورت ظاهری خاص خود را دارد و باید بر اساس آنچه که دستورات دینی تاکید کرده است انجام شود، اما تنها صورت ظاهری آن ملاک نیست و همواره حکمت و باطن این اعمال در طول تاریخ مورد سوال اندیشمندان بوده است که اهل بیت عصمت و طهارت نیز به مسئله علل شرایع یا حکمت عبادت ها اشاره داشته اند.

تدبر در مناسک دینی و توجه به باطن آن کمک می کند که مومنین درک حقیقی از آن عمل بیابند و آثاری که قرار است آن عبادت بر روی مومنین داشته باشد بیش تر و ملموس تر خود را نشان خواهد داد. یکی از اعمالی که در ذیل مناسک حج انجام می شود قربانی کردن است. به مناسبت عید سعید قربان مروری به مفهوم قربانی کردن و حقیقت آن خواهیم داشت.

غلامحسین ابراهیمی دینانی با اشاره به روز عید قربان افزود: در روز عید قربان حجاج باید یک حیوانی را ذبح کنند، گوشت قربانی را باید بین مردم و فقرا تقسیم کنند، حالا چه حاجی و چه غیرحاجی. این شریعت است و درست است و خوب هم هست، اما ما می توانیم از اینجا یک مطلب دیگری را کشف کنیم، فقط گوسفندها، شترها را ذبح می کنیم یا شتر نفس و گاو نفس و قوچ نفس را هم باید قربانی کرد؟ فقط حیوان بیروی را قربانی کنیم یا حیوان نفس را هم قربانی کنیم؟

دینانی ادامه داد: حالا حیوان در چراگاه است یا حیوان در ما هم هست؟ نفس، حیوانیت دارد، حیوانیت نفس چقدر است؟ انسان اگر روی دنده حیوانیت بیفتد حیوانیتش از حیوانیت شتر و گاو بیشتر است. لگد اسب بیشتر خطرناک است یا لگد انسان شرور؟ نفس شرور، جهانی را به آتش می کشد.

دینانی با اشاره به یکی از آیات قرآن خاطرنشان کرد: در ماجرای قربانی شدن فرزند ابراهیم خلیل در اسلام نام اسماعیل گفته شده و در آیین یهود و مسیحیت اسحاق. هیچ فرقی نمی کند اسحاق باشد یا اسماعیل. داستان عجیبی است که حضرت ابراهیم در خواب ببیند که باید این کار را انجام بدهد. خیلی تفسیربردار است.

این استاد دانشگاه افزود: در فقه اسلام و شیعه خواب حجت ندارد، یعنی اگر شما در خواب دیدی که فلان کار را انجام بدهی، این تعبیر می خواهد و حجت نیست. یعنی حجت شرعی ندارد. یک وقتی شما دستور شرعی دارید و این حجت است برای شما و باید شما به آن عمل کنید، اما چگونه بود که حضرت ابراهیم با اینکه خواب دید رفت که اجرا کند؟ در پاسخ باید گفت خواب انبیاء با خواب دیگران تفاوت دارد، انبیاء خوابشان هم مثل بیداری است.

دینانی در ادامه گفت: حضرت ابراهیم رفت که به خوابش عمل کند و اسماعیل و اسحاق را ذبح کند. آیه نازل شد که گوسفندی را به جای آنها ذبح کند، داستان همین است، در قرآن و تورات و انجیل هم هست. ما باید به باطن آیات برویم، خود قرآن هم این اجازه را داده است.

عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران تاکید کرد: بعضی ها می گویند که شما در ظاهر بمان و از ظاهر بیرون نرو، شیعه و سنی هم ندارد، وهابیت در ظاهر مانده است، می گوید ظاهر را رها نکن و به باطن نرو.

وی گفت: انسان از هر کتابی به اندازه فهمش می فهمد. از هر کتابی از جمله قرآن و کتب آسمانی آن اندازه می فهمد که توانایی فهمیدن دارد. حالا کسی که اهل باطن است و عمیق است و اهل تفکر است، حکیم است و ولی است، آن آدم بیشتر از اهل ظاهر می فهمد.

نفس انسان هم باید ذبح شود. یک گوسفند را یک بار ذبح می کنند، اما اگر یک آدمی که جلوی نفس حیوانی خود را گرفت و جلوی خواهش های نفسانی خودش را گرفت و اسیر خواهش ها و شهوات نفسانی نشد و آن را ذبح کرد، آیا آن نفس دوباره سردر نمی آورد؟ ما هر لحظه باید در حال قربانی کردن باشیم

چهره ماندگار فلسفه گفت: نفس انسان هم باید ذبح شود. یک گوسفند را یک بار ذبح می کنند، اما اگر یک آدمی که جلوی نفس حیوانی خود را گرفت و جلوی خواهش های نفسانی خودش را گرفت و اسیر خواهش ها و شهوات نفسانی نشد و آن را ذبح کرد، آیا آن نفس دوباره سردر نمی آورد؟ ما هر لحظه باید در حال قربانی کردن باشیم، هوس های بی جا، شهوات بیهوده، امور بی معنی، اموری که جز زیان و ضرر چیزی ندارد، اموری که به عالم معنی راه ندارد را باید قربانی کنیم.

دینانی ادامه داد: ما باید مرتب چاقوی قربانی و سربریدن را در دست داشته باشیم و سر هوس های نفسانی بیهوده را ببُریم. ما باید از پیام خدا و رسول اطاعت کنیم. پیام خدا و رسول را عقل رحمانی به ما می رساند، پس ما باید همواره از عقل پیروی کنیم که عقل رحمانی به ما می گوید که چه چیز را قربانی کنیم و چه چیز را قربانی نکنیم.

وی گفت: ما باید تقرب به خداوند پیدا کنیم، قربانی یعنی قرب به حق تعالی، یعنی نفس را سربریدن، پس برای نزدیک شدن به خداوند باید شهوات را سربرید.

وی در خاتمه اظهار داشت: قرب که نزدیک تر شدن است پایانی ندارد، پس تا ابد برو و نزدیک و نزدیک تر شو، حتی آن وقتی که به جز خدا را نمی بینی. شما با هر نماز نفس را قربانی می کنی، قربانی یک بار نیست، هر لحظه قربانی است، قربانی گاو نفس که محلش وجود انسان است، کشتارگاه شهوات نفسانی وجود ماست. باید تیری در دستمان باشد که حیوان شهوات را که هر لحظه سردرمی آورد را سر ببُریم، این قربانگاه نفس است.

در وجود حضرت ابراهیم(ع) تسلیم عاقلانه و عاشقانه همراه یکدیگر شده‌اند. ابراهیم(ع) هم سمبل عقلانیت است «وَ مَن یرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ» و هم سمبل عشق، هنگام ذبح فرزندش

معرفي دوشخصيت بسيارمهم الموت حسن صباح و حسن علي ذكره السلام

معرفي دوشخصيت بسيارمهم الموت 

«‌ حسن صباح و حسن علي ذكره السلام »

 

( عید قیامت )

 

ایراد گردیده در دومين همایش بررسی تاریخ و فرهنگ الموت

 تهران- سالن اجتماعات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری

      27 و 28  مرداد ماه 1384

دكتر امير حسين شاه خليلی

 

 

با تبريك فرا رسيدن ميلاد پر بركت مولي الموحدين اميرالمؤمنين حضرت علي بن ابيطالب ( ع ) و با سپاس بي پايان به درگاه  منّان يكتا كه الطاف رحمانيش موجب گرديد دومين همايش بررسي تاريخ و فرهنگ الموت به همت و بذل عنايت مسئولين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در چنين سالروز فرخنده و پر بركتي برگزار گردد. ضمن قدرداني و تشكر از زحمات كلّيه مسئولين و مجريان برگزاري اين دومين همايش بررسي تاريخ و فرهنگ الموت، سپاس و قدرداني خود را به حضور تمامي اساتيد، مسئولين، محققين و شركت كنندگان حاضر در اين همايش تقديم مي دارم كه با شركت و حضور خود برغناي علمي و برگزاري شكوهمند آن كمك نمودند. 

برگزاري اولين همايش تاريخ و فرهنگ الموت در مرداد ماه سال گذشته نه تنها موجب توجه بيشتر مسئولين در توسعه و بهره گيري از امكانات عظيم خدا دادي منطقه گرديد، بلكه تاريخ و فرهنگ غني و پر عظمت الموت بيش از گذشته مورد تحقيق پژوهشگران صادق و صاحب نظر قرار گرفته كه تحقيقات بيطرفانه و عاري از جعليات تاريخي آنها در شناخت هويت تاريخي سرزمين مقدس ايران بسيار تأثير گذار خواهد بود.

آنچه امروز بدان نياز مي رود نگرشي نو و نقادانه در مورد مُتون و گزارشات تاريخي است كه توسط كثيري از محققين ما به عنوان مسلمات تاريخي محسوب شده و به عنوان حقيقت مسلّم و قطعي بدون هيچ بررسي نقادانه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي گردد. بسياري از روايات تاريخي و حتي بعضي از كُتب جديد رونويسي و تكرار گزارشات تاريخي چند كتاب اصلي و مرجع مي باشد. بدون توجه به اينكه راويان اصلي اين گزارشات در چه موقعيتي بودند و چه ارتباطي با حكومت وقت خود داشته اند و چه اهدافي را در ارائه اين گزارشات دنبال مي نمودند و طبق دستور چه كساني كُتب تاريخي و فتح نامه هاي خود را نوشته اند. كتبي كه در آنها حكومت جانشين چنگيزخان مغول « فتوحي است كه نفحات آن مشام خلايق را معطر گردانيده است و روي زمين بعدل شامل و عقل كامل خان خانان فرمانده زمين و زمان برداشته صنع  قدرت رحمان منگوقاآن متجلي شده است » و هولاكوخان مغول « پادشاه خجسته فر و  شاه دادگستر » ملقب مي شود.

ادامه نوشته

معرفی و دانلود کتاب : ترجمه دعائم الاسلام- سیدنا قاضی نعمان " رح "

 

 

نام کتاب: ترجمه دعائم الاسلام  و بیان حلال و حرام، و قضایا و احکام

تالیف: سید نا القاضی الاجل ابوحنیفه النعمان بن محمد بن منصور احمد بن حیون مغربی« دوره کامل دو جلد»

مترجم:عبدالله امیدوار

ناشر: الحاج سید منصور نادری « سرپرست شیعه اسماعیلیه افغانستان »

نوبت چاپ: اول – پاییز 1372

چاپ: اسماعیلیان

صحافی: اسماعیلیان

برای دانلود متن کامل جلد اول کتاب بصورت پی دی اف می توانید اینجا کلیک کنید  

برای دانلود متن کامل جلد دوم کتاب بصورت پی دی اف می توانید اینجا کلیک کنید  

ادامه نوشته

بیم و امید فردوسی در دیباچه ی داستان بیژن و منیژه  " بیم از سیاهی عباسیان و امید به نورانیت اسماعیلی

 

بیم و امید فردوسی در دیباچه ی داستان بیژن و منیژه

( بیم از سیاهی عباسیان و امید به نورانیت اسماعیلیان )

 

حمید رضا اردستانی رستمی " استادیار دانشگاه اهواز " 

 

فردوسی در دیباچه ی داستانِ بیژن و منیژه، از شبی سیاه سخن به میان می آوَرَد و پیوسته این تیرگی را با مشبّهٌ به هایی چون: شَبَه، قیر، فرشِ سیاه رنگ، پَرِ زاغ، زنگارِ گرد، پولادِ زنگ زده، اهریمن و مارِ سیاه به تصویر می کشد. شاعر در همان بیتِ نخست از ناآشکارگیِ بهرام و کَیوان و تیر سخن می گوید و در پی، ماه را در ریختِ هلالی اش وصف می کند. می توان چنین پنداشت ک ه تیرگیِ مطلق، نشانِ چیرگیِ خلیفگانِ عرب و دست نشانده هایِ تُرکِ آنها است. ناپیداییِ بهرام (نشانِ جنگاوری/آهنگری، ستوربانی، داروگری)، کَیوان (نشانِ کشاورزی و آبادکردنِ زمین ها و چشمه ها) و تیر (نشانِ فلسفه، علم و بلاغت و قلم)، نشانی است بر از میان رفتنِ طبقاتِ اجتماعیِ ایران (ارتیشتاران، آزادان و دبیران) و هلالِ ماه با نوری خُرد، نشان دهنده ی امید برایِ استقلالِ ایران است در پرتوِ حکومتِ اسماعیلیان و آلِ بویه و شکوفاییِ علمی در دورانِ فردوسی.

به نظر می رسد ظهور دولت فاطمیان اسماعیلی مذهب در پایان قرن سوم هجری قمری می توانست موجب دل گرمی ملی گرایان اسماعیلی مذهب که به باور نگارنده فردوسی از آنان است" حمید رضا اردستانی " شده باشد. فردوسی گستردگی نیروی حکومت فاطمیان را نوری چون نور هلال ماه در دل سیاه شب عباسیان و دست نشانده های آنان می داند.

جدا از دولت اسماعیلی مذهب فاطمیان ، باید از آل بویه هم یادی کرد که اگر چه اسماعیلی مذهب نبودند، اما از اندیشمندان اسماعیلی همچون ابویعقوب سجستانی و ابوحاتم رازی پشتیبانی می کردند.....

از مسائل سیاسی، رشد و گسترش مسائل علمی نیز ویژگی یی است که در آن روزگار خشنودی و امیدواری فردوسی را فراهم می آورده است. در چهار صد سالی که از نابودی ساسانیان تا زمان فردوسی می گذرد، چنان گسترش ژرف در فلسفه و دانش ها رخ می دهد که شاید تنها با دوره ی نوزایی اروپا سنجش پذیر باشد " آن چنان که می توان این دوران را به راستی دوره زرین اندیشه و هنر در تاریخ ایران دانست" در این دوران در دانش پزشکی کسانی را چون خاندان بختی شوع، علی ربن طبری، محمد بن زکریای رازی، بوعلی سینا، در دانش اختر شناسی و ریاضیات محمد بن موسای خوارزمی، ابراهیم فرازی و پسرش، ابوحنیفه دینوری و .... در تاریخ و جغرافیا ابن قتیبه همدانی، محمد بن جریر طبری، بلعمی، گردیزی و ..... در فلسفه فارابی، زکریای رازی، ابن سینا، ایرانشهر ی، ناصر خسرو و .... و در دانش کلام احمد بن حنبل، ابوحینفه نعمان بن ثابت و ..... می بینیم که این دوران را در تاریخ ایران و چه بسا جهان بی مانند می کند. این وضعیت علمی می توانسته خشنودی ایران دوستانی چون فردوسی را فراهم و امید را در دل او زنده کرده باشد.......بیشتر 

قائميت " مهدویت " در دیدگاه اسماعیلیه

 

  قائميت" مهدویت "  در  دیدگاه اسماعیلیه 

                                                                                                                                                                                                                                                                   

 

چکیده:در همه ادیان اعتقاد به منجی آخر الزمان وعده داده شده است، کسی که با آمدنش جهان پر از عدل و داد می شود. همه این ادیان با وجود عقیده مشترک در ظهور منجی، در اینکه چه کسی است اختلاف دارند. در اسلام نیز ظهور مهدی وعده داده شده است. امام فرقه های مختلف اسلامی در شخص وی هم عقیده نیستند. 

 شیعیان اثنی عشری، امام مهدی " ع " را از نسل امام یازدهم خود می دانند. شیعیان اسماعیلی قائم قیامت یا مهدی " ع " را امامی از خاندان پیامبر اکرم " ص " و از ذریه علی " ع " می دانند که هنوز متولد نشده بلکه در آیند ای نامعلوم، یعنی قبل از قیامت کبری، که پایان جهان خلقت است، به دنیا خواهد آمد.
شیعیان اسماعیلی هیچگاه برای قائم قیامت یا مهدی " ع " تشخص زمانی و مکانی معینی را در نظر نداشته و ندارند و هرگز مولانا محمد بن اسماعیل" ع " یا مولانا عبدالله المهدی " ع " یا مولانا حسن علی ذکره السلام " ع " و سایر ائمه خود را قائم قیامت یا مهدی آخرالزمان نمی دانستند. بلکه معتقدند در دایره ولایت امامان پیش از ظهور مهدی " ع " هر یک مظهر تجلی برخی از صفات و اسما خاص الهی هستند، ولی قائم قیامت که نقطه نهایی و پایانی دایره ولایت است، مظهر تجلی کامل و عام آن صفات و اسما الهی است که با ظهور ایشان مبدا و معاد به هم می رسند، بدین سان دایره ولایت نیز همچون دایره نبوت به کمال خویش خواهد رسید.
در نظر شیعیان اسماعیلی، مهدی " ع " ناطق نیست که شریعت اسلام را نقض و شریعت جدیدی بیاورد بلکه ایشان امامی است که تاویل کننده نهایی شریعت محمدی می باشد.

سعید مجیدی 

 

 

 

ادامه نوشته